زندگی انسان شامل کارهایی نیست که باید انجام بشوند.مجموع فعالیتهایی که با نیت

بخصوصی جزیی از اجزای جهان را هدف قرار میدهند؛ کل زندگی یک انسان را متشکل نمیکنند.

من چیزی را درک میکنم .من چیزی را حس میکنم .من چیزی را تصور میکنم.من چیزی را آرزو

میکنم.من از چیزی آگاه میشوم .من به چیزی فکر میکنم .

زندگی انسان فقط از این فعالیت ها و انواع آنها متشکل نمیشود. تمام این فعالیت ها ؛مبانی

جهان تجربه وبهره برداری را تشکیل میدهندو جهان او ها را شناسایی میکنند.

جهان «تو» مبانی دیگری دارد.

ولی جهان «تو» هم دور از دسترس نیست و هر کس که رو به سوی این جهان ؛بازگشت کند و کل

وجود خویش را هم در در این حرکت متمرکز نماید؛ توانایی رابطه سازی خویش را احیا میکند و با

آزادی های خویش یگانه میشود.

                           ----------------------------------------------

انسان در روبرویی با تو ( پروردگار ) من میشود.

                           ----------------------------------------------

 در جایی که« تو » گفته میشود نه هیچ مفعولی وجود دارد و نه هیچ حد و مرزی.

تو ( پروردگار یا هر انسانی ) حد و مرز نمی پذیرد برای همین هم « تو» میشود.

                         ------------------------------------------------

کسانی که کینه توزی میکنند و نفرت میورزند ؛ به رابطه سازی نزدیکترند تا کسانی که نه کینه

توزی میکنند و نه عشق می ورزند.

                      --------------------------------------------------------

جملات بالا از مارتین بوبر فیلسوف اتریشی ( متوفی در سال ۱۹۶۸) است که وبلاگ انسان و

مسائل بنیادین از پاسخ های خوب او برای مسائل اساسی( از وی که خداوند به او توانایی و

استعداد برخورد و بیان امور کلی و اساسی را داده است ) استفاده میکند. افراد و منبع دیگر در

آینده معرفی میشوند.